Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین متن کامل نامه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

شورای محترم نظارت بر کتاب

سلام علیکم و رحمه الله

شنیده‌ام که علیرغم تلاش‌های گسترده و همه جانبه در راستای خالص‌سازی، هنوز در گوشه و کنار و از جمله در آن شورا افراد عاقل و خردمندی هستند که می‌توان در عرصه اندیشه و فرهنگ با آنان گفت‌وگو و تعامل کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر چنین است، مخاطب این یادداشت همان عزیزانند.

جلد دوم کتاب «حماسه سجادیه» با عنوان «اگر غم لشگر انگیزد» در چنبره بررسی و ممیزی گرفتار ماند و پس از اعمال ممیزی‌ها، مجوز انتشار گرفت اما بلافاصله پس از انتشار به تشخیص افرادی از شورای نظارت، غیرقابل توزیع شناخته شده و دستور توقف توزیع صادر شد و جلد سوم با عنوان «جز حکایت دوست» مدتهاست که در تعلیق مانده و پاسخ صریحی به ناشر داده نشده.

سوال من این است که آیا شما هم این رمان را مطالعه کرده‌اید و غیر قابل چاپ تشخیص داده‌اید؟

آیا ذکر مناقب اهل بیت و انتقاد از حکومت اموی، می‌تواند دلیلی موجه- یا لااقل کافی- برای توقیف یک اثر تلقی شود؟

آیا قانونی برای منع انتقاد از حکومت اموی در جایی تصویب شده است؟

اگر چنین قانونی باشد، طبعا اهالی فرهنگ و ادب و اندیشه از آن مطلع می‌شوند و اگر نیست چرا عده‌ای اختیار و قدرت جلوگیری از انتشار چنین اثری را دارند؟

اثری که موارد عدیده‌ی حذف و سانسور در آن اعمال شده و نهایتا مجوز انتشار گرفته، شورای نظارت مبتنی بر چه قاعده و قانونی می‌تواند مانع انتشار آن شود؟

و آیا اساسا چنین دستوری حاصل جمع نظرات اهل شورا است یا افرادی از اعضای شورا مستقلا و مستبدا چنین دستوری را صادر کرده‌اند؟

آنچه مسلم است رمان حماسه سجادیه از این موانع عبور می‌کند و تحت هر شرایطی به دست مخاطب می‌رسد، همچنان که این حقایق طی قرنها از موانع و مضایق عدیده‌ای، گذر کرده و به دست ما رسیده است.

چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند.

ولی به عنوان اتمام حجت، پیشنهاد من این است که مساله به سامانه جدید التاسیس وزارت ارشاد احاله شود؛ همین سامانه‌ای که عنوان آن «نظارت مردمی بر کتابهای منتشر شده» است.

فرض را بر این می‌گذاریم که ما نمی‌فهمیم که فلسفه تاسیس این سامانه، توقیف کتابهای دارای مجوز از گذشته -با محمل آراء و گزارش‌های مردمی- است.

فرض را بر این می‌گذاریم که راست می‌گویند و در این مورد ، مردم را صاحب تشخیص می‌دانند و به آراءشان اهمیت می‌دهند.

آنچه را که تاکنون فقط در آثار من، مورد سانسور و ممیزی و توقیف و حذف قرار داده‌اند، در اختیار مردم بگذارند و رای و نظر مردم را جویا شوند تا معلوم شود که چقدر از مردم با این میزان انسداد و خفقان و انقباض موافقت دارند.

مشروط به این که جامعه آماری مردم به مفهوم واقعی مردم باشند، نه آن گروه محدود و معدودی که می‌شناسیم و می‌شناسید.

و نظرسنجی مشابه صدا و سیما منحصر به دو گزینه موافقم و خیلی موافقم نباشد.

اگر رای و نظر مردم در مورد کتاب، بعد از انتشار مهم است قبل از انتشار که مهمتر است. خودم هم می‌توانم این موارد را در معرض رای و نظر مردم بگذارم. خلاصه، آنچه من نقدا طالب آن هستم صراحت و شفافیت است.

اگر قانون یا مصوبه‌ای‌ در مورد ممنوعیت نقل فضائل پیامبر و ائمه و نقد عملکرد دشمنان‌شان دارند ارائه دهند و اگر ندارند مثل بقیه قوانین با عناوینی از قبیل صیانت، وضع و تصویب و اعلام کنند تا محققان و نویسندگان هم مثل بقیه اهالی فرهنگ و اندیشه و هنر، تکلیفشان را بدانند.

با احترام

سید مهدی شجاعی

۵۷۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1839457

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: ادبیات بازار کتاب کتاب سید مهدی شجاعی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۴۱۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)

امام جعفر صادق(ع) با بنیان نهادن فقه جعفری در دوره‌ای که کسب دانش هم‌چون الماس گرانبها و دور از دسترس بود، انقلاب بزرگی را در عرصه علمی و فرهنگی آغاز کردند، که امروز شاهدیم انقلاب اسلامی تبلور ارزش‌های مکتب امام صادق(ع) تلقی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، به مناسبت فرارسیدن بیست و پنج شوال _سال‌روز به شهادت رسیدن امام جعفر صادق (ع) _ پایه گذار «مکتب جعفری‌» ابعادی از حیات اجتماعی و سیاسی آن امام بزرگوار را در کلام رهبر انقلاب به رشته تحریر درمی‌آوریم؛ امامی که در دوران خود موجب نوسازی و احیای تعلیمات اسلامی شد.

زمانیکه حکومت بنی امیه در سراشیبی سقوط قرار گرفت، یک فضای باز سیاسی ایجاد شد که در این مرحله فشار بر روی مخالفین مخصوصاً امام صادق (ع) کاهش یافت و امام از فرصت به دست آمده، حداکثر استفاده از تحولات دوران جابه‌جایی حکومت را بردند. امام صادق (ع) به‌عنوان یکی از پیشگامان حرکت اسلامی و داعیه‌داران فرهنگ اصیل دینی دست به اقدامات سیاسی همانند، تقویت جایگاه امامت و ایجاد ولایت‌پذیری، ایجاد واقعیت‌نگری سیاسی، طاغوت‌ستیزی، زنده‌نگه‌داشتن حماسه عاشورا و تقیه بین شیعیان زدند.

به‌طور کلی موارد زیر را به‌عنوان برجسته‌ترین و محوری‌ترین فعالیت‌های دوران حیات امام صادق (ع) می‌توان برشمرد:

۱. تبیین و تبلیغ مسئله امامت

۲. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوه فقه شیعی و تفسیر قرآن با بینش شیعی

۳. ایجاد تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی

امامِ مکتب

امام صادق (ع) مرد مبارزه، علم و دانش و تشکیلات بود، اما مرد علم و دانش بودنشان را بسیار شنیده‌ایم. محفل درس امام صادق (ع) و میدان آموزشی که آن بزرگوار به‌وجود آورد هم قبل از او و هم بعد از او در تاریخ زندگی امامان شیعه بی‌نظیر بود. همه حرف‌های درست اسلام و مفاهیم اصیل قرآنی که در طول یک قرن و اندی توسط مغرضان و مفسدان یا جاهلان تحریف شده بودند، امام صادق (ع) به شکل درست بیان کرد و همین موجب شد که دشمن از او احساس خطر کند.

امامِ مبارزه

مرد مبارزه بودن امام را کمتر شنیده‌ایم. امام صادق (ع) مشغول یک مبارزه دامنه‌دار و پیگیر بود؛ مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به‌وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق (ع) زمینه را آماده می‌کرد تا بنی‌امیه را از میان ببرد و به جای آن‌ها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد. این در زندگی امام صادق (ع) برای کسی که دقت و مطالعه کند بسیار آشکار است.

امامِ تشکیلات

اما آن بُعد سومی که بسیاری نشنیده‌اند، مرد تشکیلات بودن امام است. امام صادق (ع) یک تشکیلات عظیمی از مومنان به خود، از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود؛ تشکیلاتی که امام صادق (ع) هرزمان اراده می‌کرد آنچه را که او می‌خواهد مردم بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم منتقل می‌کردند. یعنی از همه‌جا وجوهات و بودجه برای اداره مبارزه سیاسی عظیم آل‌علی جمع می‌شد. وکلا و نمایندگان امام صادق (ع) در همه شهرها وجود داشتند که مردم و پیروان ایشان بتوانند به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند. تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجب‌الاجراست. آن کسی که برای ما واجب‌الاطاعه و ولی امر است فتوای مذهبی و اسلامی‌اش در باب نماز، زکات، روزه، بقیه واجبات، با فتوای سیاسی‌اش و فرمانش در زمینه جهاد، روابط سیاسی، روابط داخل کشور، و همه مسائل یکسان است، همه واجب‌الاطاعه است. امام صادق (ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به‌وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند، با دستگاه بنی امیه مبارزه می‌کرد.

سیاست امام صادق (علیه السّلام) در گام اول، یک سیاست فرهنگی_تشکیلاتی و در جهت پرورش اصحابی بود که از نظر فقهی و روایی از بنیان‌گذاران تشیع جعفری به شمار آمده‌اند. تلاش‌های سیاسی امام (ع) در برابر قدرت حاکمه در آن وضعیت، در محدوده نارضایتی از حکومت موجود، عدم مشروعیت آن و ادعای امامت و رهبری اسلام در خانواده رسول خدا (ص) بود. از نظر امام صادق (ع) تعرض نظامی علیه حاکمیت، بدون فراهم آوردن مقدمات لازم جز شکست و نابودی نتیجه دیگری نداشت. برای این کار به‌راه‌انداختن یک جریان شیعی فراگیر با اعتقاد به امامت، لازم بود تا براساس آن، قیامی علیه حاکمیت آغاز و حصول به پیروزی از آن ممکن باشد وگرنه یک اقدام ساده و شتاب‌زده نه تنها دوام نمی‌آورد، بلکه فرصت‌طلبان از آن بهره‌برداری می‌کنند.

شبکه گسترده تبلیغاتی و سیاستِ تقیه

باوجود تبلیغات گسترده‌ای که از سوی بلندگوهای رژیم خلافت اموی انجام می‌گرفت و حتی نام علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) به عنوان محکوم‌ترین چهره اسلام، در منابر و خطابه‌ها یاد می‌شد، بدون وجود یک شبکه تبلیغاتی قوی آیا ممکن بود اهل‌بیت (ع) در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که افرادی محض دیدار و استفاده از محضر آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان راه‌های دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؟ دانش دین را فراگیرند و در موارد متعددی بی‌صبرانه اقدام به جنبش نظامی _و به زبان روایت، قیام و خروج_ را از امام بخواهند؟ اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه بود، پس درخواست قیام نظامی چه معنایی داشت؟

ممکن است سوال شود اگر به راستی چنین شبکه تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی از آن نقل نشده است؟

دلیل این بی نشانی را نخست در پایبندی وسواس‌آمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانه‌ای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع می‌شد.

فعالیت‌های امام (ع) به‌طور عمده در پنهانی انجام می‌گرفت و آن حضرت مکرر اصحاب خود را به کتمان و حفظ اسرار اهل بیت (ع) دستور می‌داد، به‌طوریکه روایات زیادی در این زمینه از آن حضرت نقل شده است. رهبری شیعه به طور مسلم دارای برنامه‌ها و فعالیت‌های پنهانی در جهت انسجام مذهبیان بود؛ چیزی که در دوره‌های بعد آثارش هویدا گشت. امام (ع) معمولاً از رفت‌وآمد به دربار خلفای عباسی جز در موارد معدودی سرباز می‌زد و به همین سبب هم از طرف آنها مورد اعتراض قرار می‌گرفت. بدین‌گونه بود که امام نارضایی خود را نسبت به حکومت آنها ابراز می‌داشت و با توصیه‌های سیاسی به افراد مانند: «اَیّاکَ وَ مُجَالِسَةُ الْمُلُوکِ» (بر تو باد که از همنشینی پادشاهان دوری کنی)، یاران خود را نیز از همنشینی با سلاطین برحذر می‌داشت و نیز می‌فرمود: «کَفَّارَةُ عَمَلِ السُّلْطَانِ، اَلْإِحْسَانُ إِلَی الْاِخْوَانِ» (کفاره همکاری با سلطان، نیکی به برادران است).

انحرافِ انقلاب

در دوران حکومت بنی‌امیه، مبارزات امام به شکل آشکار بود، اما در دوران بنی‌عباس _که طولانی‌تر بود_ این کار به صورت مخفیانه‌تری انجام می‌گرفت. بنی عباس آن جریان انحرافی بودند که از فرصت انقلاب سوءاستفاده کردند. یعنی همان انقلابی را که امام صادق (ع) داشت به‌وجود می‌آورد، منحرف کردند و این خطر همیشه انقلاب‌ها است. آن خط درست انقلاب که منطبق با معیارها و ضوابط اصلی انقلاب است گاهی جای خود را به یک خط عوضی منحرف فاسد باطل با شعارهای حق می‌دهد. این است که انسان حواسش باید جمع باشد. مردم آن زمان حواسشان جمع نبود. تا سال‌ها بعد، شاید تا سی سال بعد یا بیست سال بعد، مردم مناطق دوردست خیال می‌کردند که این حکومت بنی عباس محصول مبارزات آنها است. خیال می‌کردند حکومت آل‌علی همین است و خبر نداشتند که اینها غاصب‌اند.

امام صادق (ع) در عرصه فرهنگ و تمدن اسلامی نقش مهمی را در جهان اسلام ایفا کردند. می‌توان گفت که بیشتر مردم فقط چهره فقهی و دینی امام (ع) را می‌شناسند و کمتر نقش سیاسی ایشان مورد بررسی قرار گرفته و حتی از آن غفلت نیز شده است، اما واقعیت این است که امام صادق (ع) و پدر بزرگوارشان در عرصه سیاست یک الگوی مناسبی را ترسیم کرده که می‌تواند امروزه نقشه راه سیاستمداران قرار گیرد.

کد خبر 750440

دیگر خبرها

  • (ویدئو) سانسور‌های عجیبِ صدا و سیما؛از دست زدن تک انگشتی تا حذف کلمه «جان» بعد از نام همسر
  • یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان افغانستان چه خبر است؟
  • یک ماجرا و هزار داستان؛ در بدخشان چه خبر است؟
  • انقلاب اسلامی تبلور مکتب سیاسی امام صادق(ع)
  • نقاط قوت و ضعف مجلس یازدهم/ «نظارت» در مجلس آینده تقویت شود
  • نظارت بر فیلم‌های خارجی و چند ابهام    
  • مردم ۷۰ درصد هزینه‌های آزمایشگاهی را از جیب پرداخت می‌کنند
  • تصویب یک طرح برای جرم‌انگاری انتقاد از اسرائیل در آمریکا
  • تصویب طرحی در آمریکا برای جرم‌انگاری انتقاد از اسرائیل
  • مراسم عزاداری‌های خود را در سالروز شهادت امام جعفرصادق (ع) با ما به اشتراک بگذارید